جرم شناسي نظريجرم شناسي نظريجرم شناسي نظري جرج ولدجرم شناسي نظري و كاربرديجرم شناسي نظري چيستجرم شناسي نظريه فشارجرم شناسي نظري ولدجرم شناسي نظري Pdfجرم شناسي نظري مهدي كي نياكتاب جرم شناسي نظريتعريف جرم شناسي نظريكتاب جرم شناسي نظري جرج ولددانلود كتاب جرم شناسي نظري جرج ولدكتاب جرم شناسي نظري علي شجاعيكتاب نظريه جرم شناسيكتاب نظريه هاي جرم شناسيك

بخش اول : تبهكاري و انواع جوامع

260ـ هر جامعه، تبهكاري خاص خود دارد: تبهكاري پديده اي است كه در تمام جوامع كنوني و گذشته وجود داشته و دارد. با اين وجود، دائمي و عمومي بودن، به معني يكسان و يك شكل بودن آن نيست. آمارهاي جنائي، نژادشناسي، تاريخ، جامعه شناسي و جغرافياي جنائي، از اختلاف شديد آنها سخن مي گويند.

دوركيم جنايت را پديدة بهنجار اجتماعي مي شناخت هميشه دربارة ضرورت درك و تجزيه و تحليل تبهكاري در رابطه با فرهنگ معين و در زمان و مكان، اصرار مي ورزيد و به نفس آن اعتنائي نداشت (شماره 179). مرتون در تداوم نظر او نوشت: « فراواني رفتار منحرف برحسب ساختارهاي اجتماعي تغيير مي يابد» و اينكه « انحرافات در تمام جوامع به يك شكل نيستند»[1]. بنابراين رابطه اي از يك سو بين حجم و ساختار تبهكاري يك جامعه و از سوي ديگر بين سازمان و طرز كار جامعه[2] وجود دارد بدون اينكه لازم باشد به جبر قاطع در آن معتقد بود و همچنين بدون اينكه بتوان درجه قاطعيت اين پديده را سنجيد[3]. طبق بيان يك محقق: « هر نوع جامعه اي، متناظر با تيپ معيني از تبهكاري است»[4].

بي گمان امروزه دربارة بين المللي نمودن تبهكاري در جوامع معاصر تأكيد مي ورزند[5] اما اين گرايش هر چند واقعي است ليكن فعلاً اختلافات فراوان موجود را از بين نبرده است.

براي اثبات اين اختلاف، جوامع كهن، كشورهاي در حال توسعه، كشورهاي سوسياليست و كشورهاي غربي را متوالياً مقابل هم مي نهيم. به اين ترتيب به سه رشتة تقابل پرداخته كه در سه فصل، مورد بررسي قرار خواهد گرفت.

فصل اول : جوامع كهن و جوامع نوين

فصل دوم: جوامع در حال توسعه و جوامع صنعتي

فصل سوم : كشورهاي سوسياليست و كشورهاي غربي

260ـ مكرر ـ كتابخانة عمومي : كين برگ، 190ـ188، پي ناتل، (1975ـ1963)، شماره 53 و 52، پي ناتل (1971)، 61ـ21، زابو (1978)، 191ـ184، زابو (1986)، 32ـ9، پي ناتل(1987)، واژه هاي تبهكاري و بزهكاري، 42ـ40، پي ناتل: « تبهكاري در دنيا» (به مناسبت دومين كنگرة بين المللي انجمن هاي كمك به سلامت روان)، R.S.C. ، 1971، 461ـ450، « گرايشهاي تبهكاري در جهان» ، شمارة 35، 1979، مجله بين المللي سياست جنائي، ششمين كنگرة ملل متحد براي پيشگيري از جنايت و اصلاح بزهكاران، بخش اول (كاراكاس، اوت ـ سپتامبر 1980)، S.DINTZ : « تبهكاري و بزهكاري نوجوانان در دنيا»، R.I.C.P.T ، 1982، 308ـ291، U.N.S.D.R.I : « ناسازگاري اجتماعي نوجوانان و حقوق بشر در مجموعة اوضاع و احوال توسعة شهري»، 1984، آمارهاي جنائي بين المللي كه به وسيلة انترپل از سال 1950 انتشار يافته و اخيراً سالهاي 1984ـ1983 آن منتشر شده است.