دسته بندي | فلسفه و منطق |
بازديد ها | 5 |
فرمت فايل | doc |
حجم فايل | 55 كيلو بايت |
تعداد صفحات فايل | 14 |


مقدمه
حدود 3500 سال پيش قومى كه خود را آريا (Arya) يعنى نجيب و شريف مى خواندند، از آسياى مركزى به اطراف رود سند (در جنوب پاكستان كنونى ) مهاجرت كردند و با پيشروى به سوى مشرق ، سرزمينى را كه بعدا هندوستان ناميده شد، در معرض تاخت و تاز خود قرار دادند. در همان روزگار دسته اى ديگر از قوم آريا به سرزمينى مهاجرت كردند كه پس از آن ايران نام گرفت . دسته هاى ديگرى از قوم آريا در اروپا منتشر شدند.
اگر چه درباره زبان اصلى اقوام آريايى چيزى نمى دانيم ، اما زبانهاى پس از مهاجرت آنان كه زبانهاى هند و اروپايى ناميده مى شود، با يكديگر قرابت دارند. زبان قوم آريايى هندوستان سانسكريت (skrita-Sam) يعنى خوش تركيب خوانده مى شود كه با زبان اوستايى همچنين پارسى باستان و زبانهاى اروپايى خويشاوندى دارد و اين قرابت كمك زيادى به دانش زبان شناسى كرده است . مثلا حرف ((ه -)) در برخى از واژه هاى پارسى در برابر حرف ((س )) در سانسكريت قرار دارد: مانند واژه ((هند)) در برابر ((سند)) (Sindhu) و مانند ((هومه ))، گياه مقدس زرتشتيان كه معادل ((سوما)) (Soma)، گياه مقدس هندوان است .
بيان مساله
هند سرزمين هزار اديان و دموكراسيترين كشور جهان، يكي از ديدنيترين مناطق اين كره خاكي است، كه عموما آن را كشور هفتاد و دو ملت ميخوانند . تعدد اديان و مذاهب اقوام و فرهنگها، اين كشور را در جهان بينظير كرده است .
اين كشور در پانزده آگوستسال 1947 ميلادي از انگلستان استقلال يافت . مساحت اين سرزمين 000/287/3 كيلومتر مربع (ششمين كشور جهان) است كه حدود يك ميليارد انسان را در خود جاي داده است .
نوع حكومت هند، چندحزبي فدرال با دو مجلس قانونگذاري است كه بر اساس مقررات قانون اساسي كه توسط مجلس مؤسسان در 26 نوامبر (1949 م) و 26 ژانويه (1950م) قدرت اجرايي يافت، عمل ميكند .
اين سرزمين با كشور چين، نپال، بنگلادش همسايه است و از جنوب غربي، با خليجبنگال، از جنوب شرقي با درياي عرب و از جنوب با اقيانوس هند هممرز است .
حزب ملي كنگره، حزب كوردال، حزب جاناتا، حزب جاناتا دال، حزب كمونيست هند، حزب ملي كنگره هند، حزب كمونيست، حزب مهاريتا جاناتا، حزب راستر ياسنجاي مانچ، احزاب اصلي اين كشور پهناودند .
غير از هندي و انگليسي كه زبان رسمي هند است، بيش از 1500 زبان و لهجه ديگر در اين كشور وجود دارد .
آزادي مذهب در قانون اساسي كشور هند قيد شده و در مقدمه آن اعلام شده است كه حفظ آزادي عقيده، ايمان و عبادت جزء حقوق تمامي اتباع هندي ميباشد . با وجود اينكه در قانون اساسي هند آزادي مذهب عنوان شده است، اما باروي كار آمدن هر حكومتي كه داراي مذهب خاصي است، بقيه مذاهب مورد بي توجهي قرار ميگيرند . (1)
شناخت اديان و مذاهب در هند بدون درك و فهم عقايد و آداب و رسوم مذهبي آن دشوار است . اديان تاثير زيادي بر زندگي اجتماعي روزمره افراد گذاشته است . در واقع ميتوان گفت كه در هند اين شيوه زندگي و بخش تكميلي سنت هندي است و براي اكثر مردم اين كشور دين در هر جنبه از زندگي، از پيش پا افتادهترين امر گرفته تا سياست و تحصيلات نفوذ دارد .
اديان هند، ريشههاي تاريخي عميقي دارند، كه هنديان معاصر اين ريشهها را به ذهن سپردهاند . فرهنگ قديم آسياي جنوبي حداقل 4500 سال سابقه دارد كه در ابتدا به صورت متون ديني به هند منتقل شده است . ميراث هنري و همچنين مشاركت عقلاني و روشنفكرانه، بيشتر مديون انديشه ديني در اين سرزمين بوده است . تماس اين كشور با فرهنگ ديگر كشورها منجر به انتشار اديان هندي در سراسر جهان شده است . آيين و انديشه هندي بر آسياي جنوب شرقي و آسياي شرقي در دوران باستان تاثير گستردهاي داشته و اخيرا در اروپا و آمريكاي شمالي نفوذ كرده است . همچنين ميتوان گفتخاستگاه تعدادي از اديان جهان در هند ميباشد و اديان ديگر كه در مكانهاي ديگر ريشه گرفتهاند، زمينه رشد خود را در آن جا يافتهاند .
هندوئيسم، اسلام، جينيسم، بودائيسم، مسيحيت و آيين سيك، اديان اصلي در كشور هند هستند . در بعضي از اين اديان نظير بودائيسم، هندوئيسم و جينيسم براي رسيدن به مراحل بالاي شناخت و معرفت نياز به آموزشهاي سخت، طاقتفرسا و طولاني است; چنانكه مشتاقان اين اديان، براي رسيدن به مراحل بالاي شناخت و معرفت مجبور به ترك خانه و كاشانه ميشوندو به مدارس خاصي كه در معابد داير شده، ميروند و در از آنجا به تزكيه و رياضت نفس از جمله روزهداري، دعا و نيايشهاي طولاني، امساك از گناه ميپردازند . به اين ترتيب در اين اديان براي رسيدن به حقيقت متعالي، نياز به پاكي روح و جسم است . با توجه به يك باور هندي، آموزش در هند، جسم و روح را در بر ميگيرد و تفكر جزء جداييناپذير براي رسيدن به شناخت و معرفت است . روح پاك و بدون آلايش است كه درهاي آگاهي و شناخت را به روي انسانهاي پاك از گناه و پرهيزگار ميگشايد و پردههاي ماديت را از جلوي ديدگان اينان به كنار مينهد . آري، لطافت روحي است كه انسان را به يگانه معبود و خالق هستيبخش خود كه ازليترين و ابديترين است، نزديك ميكند . عشق رسيدن به ذات احديت نيازمند چنين رنجها و مرارتهايي است كه فقط افراد خاص ميتوانند متحمل شوند .
در كشور هند، روزانه اكثريت مردم به آيين و مناسك ديني موجود در اديانشان ميپردازند . اين آيين و مناسك كه بيشتر مديون گذشته است دائما در حال تكامل است . بدين ترتيب ميتوان گفت، دين يكي از مهمترين وجوه تاريخ و زندگي معاصر هند است .
آداب و رسوم رايج هند كه در مذهبيترين عقايد، رسوخ پيدا كرده و در بسياري از جشنوارهها با موسيقي، و تشريفات همراه است، در تمام جوامع، مشترك ميباشد . هر يك از اين نوع جوامع داراي زيارتگاهها، قهرمانان، افسانهها و حتي ويژگيهاي آشپزي خاص خود هستند كه با تنوع بي نظيري كه نبض جامعه است، در هم آميختهاند .
سكولاريسم (جدايي دين از سياست) از اصول مهم قانون اساسي در اين كشور است . احتمالا سكولاريسم در اين كشور به دو معناست: 1 . برابري اديان و احترام قائل شدن به تمام اديان و مذاهب در اين كشور، كه در سانسكريتبه مفهوم «شكوفا شدن تمام مذاهب» بيان شده است; 2 . جدايي دولت از كليسا كه سكولاريسم ناميده ميشود و در هند عليه روابط تاريخي دولت و كليسا در چارچوب روابط دولت و آيين هند و اسلام بروز كرده است . (2)
هند كشوري فوق العاده مذهبي است . هنديان بهراحتي ميتوانند اديان مختلف را قبول كنند . در واقع هنديان با مسامحه و مدارا در كنار يكديگر زندگي ميكنند، چون اصولا پلوراليست و تكثرگرا هستند و به اساطير چند خدايي اعتقاد دارند; ضمن اينكه برهمن هميشه هست، اما چون دنيا را همواره به صورت بازي ميبينند، آن بعد تراژيك را كه در بعضي از اديان ديگر ميبينيد، در هند وجود ندارد . (3)
آيين حاكم بر اين كشور هندوئيسم است و هشتاد درصد مردم هند از اين آيين پيروي ميكنند . علاوه بر هندوها، مسلمانان، گروههاي ديني غالبي هستند كه نقش مكملي را در جامعه هند ايفا مينمايند .
اهميت و ضرورت پژوهش:
- جمعه ۲۲ بهمن ۹۵ | ۱۸:۱۸ ۱۵ بازديد
- ۰ نظر