از پيامدهاي احتمالي اختلافهاي جمعي بين كارگران و سازمانهايشان با كار فرمايان، اعتصاب و تعطيل محل كار است. معمولاً اعتصاب و تعطيل كارگاه از آخرين اقدامات طرفين كار است. كارگران و كارفرمايان پس از آنكه تمهيدات و تدابير بسياري را براي اختلافهاي بين خود به كار بردند و نتيجه اي از آنها نگرفتند درصدد بر مي آيند كه به اين دو حربه متوسل شوند و خود و جامعه خويش را مشمول پيامدها و احتمالاً ضررها و خسارتهاي ناي از آنها كنند. بايد متذكر شد كه اعتصاب خيلي بيشتر از تعطيل كارگاه اتفاق مي افتد، زيرا كار فرمايان معمولاً شرايط كار را به طور يك جانبه تغيير مي دهند و كارگران فاقد چنين امتيازي هستند و لذا براي ايجاد تغيير در شرايط كار به اعتصاب متوسل مي شوند.
البته كار فرمايان اعتصاب را به عنوان اقدامي گروهي مخرب نيست به حقوق خويش قلمداد مي كنند، زيرا در اعتصاب است كه امتيازات كار فرما در حوزه كنترل كسب و كارش به مبارزه طلبيده مي شود. به اين دليل است كه اعتصاب از جانب كار فرمايان همواره به عنوان عملي مخرب، غير مسئولانه، خلاف منافع جامعه، خلاف منافع خود كارگران، عاملي جهت تضييع منابع، اقدامي تهاجم آميز و توام با خشونت و ناسازگار با دموكراسي و اصولاً امري غير ضروري توصيف شده است.